بررسی بازی Very Little Nightmares
بعد از عرضه ساخته جدید کمپانی BANDAI NAMCO Entertainment، بازی Little Nightmares در سال ۲۰۱۷، این بازی توانست به یکی از برترین عناوین معمایی و داستان محور دنیای بازی‌های ویدیویی تبدیل شود. عنوانی که بدون شک در این صنعت حرف‌های زیادی برای گفتن داشته و بسیار تاثیرگذار عمل کرده است. اگر Little Nightmares را تجربه کرده باشید، قطعا می‌دانید که گیم‌پلی بازی پر از پازل‌های متنوع و چالش برانگیز بوده و شما باید به دختر بچه کوچکی که حتی اسمش را نمی‌دانید، کمک کنید تا از کابوس ترسناک و مرموز خود رها شود. با همین توضیح مختصر می‌توانید روند کلی بازی را در ذهن خود تجسم کنید. اما به هیچ‌وجه اشتباه نکنید. شاید بازی پیچیدگی خاصی در گیم‌پلی نداشته باشد و مانند اکثر بازی‌های trend شده امروزی در دستان شما تفنگ قرار ندهد تا دشمنان را قصابی کنید، اما آن‌قدر زیبا و متنوع کار شده که از تک‌تک لحظات آن لذت خواهید برد. بعد از گذشت حدود دو سال از عرضه این عنوان جذاب، کمپانی BANDAI NAMCO Entertainment تصمیم گرفت تا محصول جدیدی به نام Very Little Nightmares را با الهام گرفتن از نسخه قبلی خود منتشر کند. اما با یک تفاوت، این نسخه از بازی در انحصار گوشی‌های هوشمند بوده و فقط برای دو سیستم‌عامل اندروید و ios منتشر شده است. شاید با مقایسه دو عنوان، تغییرات گسترده‌ای در گرافیک بازی و زاویه دوربین مشاهده کنید که شما را دلسرد و ناامید کند. اما به هنر سازندگان اعتماد داشته باشید و به تجربه این عنوان بپردازید تا متوجه شوید با چه شاهکاری در قاب گوشی‌های خود روبه‌رو هستید. شاید گرافیک بازی و گیم‌پلی Very Little Nightmares در حد نسخه پیشین خود نباشد، اما باید این نکته را در نظر بگیرید که سازندگان در ساخت بازی‌های گوشی‌های هوشمند آزادی عمل فراوانی ندارند و باید بخش‌های مختلف بازی را تا حد زیادی محدود کنند تا یک عنوان مناسب برای این پلتفرم را در اختیار مخاطبین قرار دهند. با نقد و بررسی بازی Very Little Nightmares با ما همراه باشید تا با تمامی جنبه‌های مختلف بازی بیشتر آشنا شویم.
نقطه شروع یک کابوس.
مرموز و ترسناک
مثل همیشه در ابتدا به سراغ داستان بازی و روایت آن می‌رویم. همانند نسخه پیشین، شما در نقش دختر‌بچه‌ای قرار دارید که در کابوس بی‌انتهای خود گیر افتاده و شما باید تمام تلاشتان را به کار بگیرید تا با حل پازل‌های مختلف و فرار از دست هیولا‌های خیالی دختربچه، آن را از کابوس ترسناکش نجات دهید. اگر طرفدار این‌گونه بازی‌ها هستید یا حداقل تجربه بازی‌کردن عناوین معمایی و دو‌بعدی را دارید، حتما به این نکته پی بردید که داستان این سبک از بازی‌ها بیشتر از طریق محیط بازی یا اتفاقات ریز و درشت روایت می‌شود. مثلا وقتی وارد یک اتاق می‌شوید و قیچی بزرگی را بر روی میز می‌بینید، پی خواهید برد که این قسمت از بازی می‌خواهد به ما ترس بچه‌ها نسبت به قیچی را نشان بدهد. شاید این مثال کمی مسخره به‌نظر برسد. اما وقتی شکل ترسناک آن قیچی که از هیکل دختربچه بزرگ‌تر است را می‌بینید، حس ترس یک بچه را به خوبی درک می‌کنید.
یکی از هیولا‌های موجود در بازی که با دیدنش فقط باید فرار کنید.
روایت داستان هم به‌همین صورت بوده و شما بدون حتی یک کلمه، کل داستان را تا حدود زیادی درک خواهید کرد و قسمت زیبای داستان به بخشی مربوط می‌شود که شما خودتان شروع به تخیل می‌کنید و داستان بازی را با توجه به عقل و منطق خودتان به پایان می‌رسانید. هر کسی می‌تواند از پایان این بازی دریافت خاص خودش را داشته باشد. حتی خیال‌پردازی‌های شما به داستان بازی ختم نمی‌شود و همان‌طور که قبلا به شما گفتیم، شما می‌توانید دریافت‌های خاص خودتان را با تماشای هیولا‌های خیالی یا اجسام مختلف بازی داشته باشید. به شخصه با دیدن هیولا‌های بازی حس کردم که سازندگان بازی می‌خواهند حس ترسی که دختربچه از افراد پیر و سالخورده دارد را به ما نشان دهند. در اواسط بازی شما با یک اتاق پر از لباس‌شویی مواجه می‌شوید که شما می‌توانید در هرکدام از آن‌ها پنهان شوید. اگر بدشانس باشید، هیولا در لباس‌شویی را می‌بندد و دختربچه در آن خفه می‌شود. شاید خیلی از گیمر‌ها از کنار این موضوع به سادگی رد شوند، اما اگر کمی فکر کنیم شاید به این نتیجه برسیم که با استفاده از این اتفاق، ترس بچه‌ها از وسایل برقی به نمایش درآمده. حتما در کودکی هشدار‌های بسیار زیادی از طرف خانواده خودمان به علت خطرناک بودن وسایل برقی مانند لباس‌شویی شنیده‌ایم و این اتاق، کابوس همان هشدارها است که برای بچه‌ها می‌تواند بسیار ترسناک باشد.
فقط با دیدن این لباس‌شویی‌ها می‌توانید استرس بگیرید.
خلاصه از تفکر کردن درمورد هرچیزی که در بازی برای شما قرار داده شده هراس نداشته باشید. حوصله کنید و اتفاقات بازی را برای خودتان تحلیل کنید. این اطمینان را به شما می‌دهم که هیچ چیزی در این بازی بدون دلیل قرار داده نشده و تحلیل و تفکر بر روی هرچیزی در بازی لذت‌بخش خواهد بود. پس حوصله کنید و محیط بازی را تا آن‌جایی که می‌توانید زیر ذره‌بین ببرید تا هیچ چیزی از بازی را از دست ندهید.
چالش‌برانگیز و هوشمندانه
هسته اصلی گیم‌پلی بازی، همانند نسخه‌های کنسولی این فرانچایز به حل پازل‌ها و رد کردن اتاق‌ها خلاصه می‌شود. جایی که شما باید با استفاده از هر چیز به‌درد بخوری که در بازی می‌بینید به حل پازل‌های گوناگون بپردازید. شما با کشیدن اهرم، پیدا کردن کلید، بالارفتن از جعبه‌ها، استفاده از ابزار‌ها و هزاران کار دیگر می‌توانید پازل‌های مختلف بازی را حل کنید. طراحی پازل‌های بازی از یک استاندارد خاصی پیروی می‌کنند که با توجه به آن هیچ پازلی نه بسیار آسان بوده و نه بسیار سخت. همین موضوع، یک نکته مثبت برای بازی محسوب می‌شود. البته حل مسائل بازی حوصله می‌خواهد و گاها نیاز می‌شود که شما دست به آزمون و خطا بزنید تا پازل را حل کنید.
باید با استفاده از اهرم و جا‌به‌جایی نردبان‌ها پازل این مرحله را حل کنید.
بعد از گذشت چندین دقیقه از بازی، شما وارد اتاق‌هایی می‌شوید که یک هیولای پیر و عجیب در آن پرسه می‌زند. در این‌جا، علاوه بر این‌که باید نگران حل پازل‌ها بوده و به دنبال راه حل آن‌ها باشید، باید مواظب باشید تا با این هیولای پیر و ترسناک مواجه نشوید. در بازی خبری از نوار سلامتی نیست و کوچک‌ترین اشتباه مساوی است با مرگ. شما در یک کابوس هستید پس نباید نگران مردن دختربچه باشید، زیرا خیلی زود شخصیت اصلی در نزدیک‌ترین مکان respawn شده و باید دوباره تلاش کنید تا از سد پازل و دشمنتان رد شوید.
تنوع پازل‌ها کمی می‌توانست بیشتر شود. مشکل بسیار بزرگی به تنوع پازل‌ها وارد نیست، اما امکان دارد شما در اواسط بازی کمی از حل مسائل بازی خسته شوید. با توجه به محدودیت‌های موجود در کنترل بازی، تنوع پازل‌ها نسبت به نسخه‌های کنسولی کمتر بوده و از یک نقطه‌ای به بعد شما فقط به دنبال یک چالش جدید هستید. خوشبختانه این مشکل فقط برای یک مدت کوتاه گریبان‌گیر شما می‌شود و با شروع آخرین مراحل بازی، تنوع و نوع پازل‌ها به کلی تغییر می‌کند. در اواخر بازی گیم‌پلی بازی بسیار سریع می‌شود و شما باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن، پازل‌ها را حل کنید تا کشته نشوید.
گیم‌پلی بازی خلاصه به همین المان‌هایی که برای شما شرح دادیم نمی‌شود و در بازی می‌توانید به سراغ collect یا پیدا کردن جعبه‌ای به نام secret box بروید که باعث می‌شود که به گشت و گذار در محیط بازی ترغیب شوید. در کل ۱۸تا secret box در بازی مخفی شده که شما باید آن‌ها را در محیط‌های مخفی پیدا کنید. secret boxها همان اسباب بازی‌های کوکی هستن که از داخلشان دلقک‌های ترسناکی قرار داده شده و هر باری که شما این جعبه‌ها را باز می‌کنید ترس را در تمام وجود دختربچه خواهید دید.
یکی از ۱۸ secret box موجود در بازی.
در بازی المان‌های مختلفی در گیم‌پلی وجود دارد که شما را به درک بیشتر شخصیت اصلی کمک می‌کند. برای مثال چراغ‌هایی در بازی قرار دارد که با تابیدن بر روی دختربچه جیغ می‌زنند و یک صدای دلهره‌آوری از خود در می‌آورند که تا حدودی می‌تواند به شما کمک کند تا متوجه شوید دختربچه از روشنایی هراسان است. یا در مرحله‌ای باید چراغ اتاق را روشن کنید، اما با روشن شدن اتاق، شما شاهد این هستید که دختربچه سعی می‌کند هر چه سریع‌تر پازل را حل کند تا دوباره با خاموش کردن چراغ در یک محیط تاریک قرار بگیرد که اتفاق دوباره همین موضوع، به شما اثبات می‌کند که دختربچه از روشنایی وحشت دارد.
نکته جالب این است که وجود چنین جعبه‌هایی تنها به دلیل سرگرم کردن شما در بازی قرار داده نشده و شما می‌توانید در محیط‌های مخفی‌ای که این جعبه‌ها در آن پنهان شده‌اند طرح‌ها و سر‌نخ‌های بسیار جالبی از دختربچه یا داستان بازی به‌دست آورید که بسیار جالب و جذاب طراحی شده‌اند.
بازی در بحث کنترل شخصیت اصلی دچار مشکلاتی است که می‌تواند کمی کلافه کننده باشد. یکی از بزرگ‌ترین باگ‌های بازی فریز شدن شخصیت اصلی است که به شخصه دوبار با این مشکل مواجه شدم. دختربچه در این مواقع کاملا بدون حرکت در جای خود فریز می‌شود و نمی‌توانید آن را به محیط دیگری منتقل کنید. اگر خوش شانس باشید در این مواقع به دست دشمنان می‌میرید و با respawn شدن مشکل شما حل می‌شود و اگر بدشانس باشید باید از بازی بیرون بروید و مرحله را دوباره از ابتدا شروع کنید. اگر از بحث باگ‌های بازی بگذریم، کنترل بازی نیز با مشکلات اندکی مواجه است. در بعضی مواقع شما در برداشتن اشیاء مختلف یا کشیدن یک اهرم دچار مشکل می‌شوید و دختربچه آن وسیله مدنظر شما را بر نمی‌دارد. در این مواقع شما باید ده بار جای دختربچه را عوض کنید تا بالاخره مشکلتان حل شود.
در کل اگر از این مشکلات کوچک در گیم‌پلی بازی بگذریم، بازی در این زمینه بسیار عالی کار شده و رضیات شما را کاملا جلب خواهد کرد.
قابی از هنر با چاشنی تاریکی
محیط بازی هیچ چیزی از یک قاب نقاشی کم ندارد و بدون شک طراحی هنرمندانه‌ای دارد که از تماشای آن لذت برده و خسته نخواهید شد. تک‌تک صحنه‌ها و اتاق‌های موجود در بازی با یک مفهوم خاص طراحی شده‌اند و هیچ چیز نامفهوم و بی‌دلیلی در بازی نخواهید دید. رنگ‌بندی و نوع چینش وسایل مختلف در بازی به‌قدری دقیق و باسلیقه کار شده که کاملا شما را غرق خود خواهد کرد. به شما قول می‌دهم که هیچ محیط تکراری در بازی نخواهید دید و این تنوع عالی در محیط‌های مختلف باعث نشده که از کیفیت طراحی آن‌ها کاسته شود و با توجه به تنوع عالی موجود در بازی، کیفیت طراحی در سطح بی‌نظیری قرار دارد که واقعا قابل تحسین است.
گوشه کوچکی از محیط‌های مختلف بازی.
گرافیک هنری بازی علاوه بر زیبایی مثال‌زدنی، دارای مفاهیم مختلفی نیز می‌باشد که با توجه به فضای داستانی هر محیط، تغییرات عمده‌ای می‌کند. در یک مرحله با محیط تاریک و کثیف روبه‌رو هستید و در مرحله بعدی می‌بینید که همه‌چیز تغییر کرده و شما شاهد رنگ‌بندی شاد هستید. البته کلمه شاد شما را فریب ندهد. هیچ چیز در بازی خوشحال‌کننده نیست و حتی محیط‌هایی که دارای رنگ‌بندی زنده هستند، حس و حال مرموز و عجیبی را به شما القا می‌کنند که کمتر عنوانی همچین حسی به شما خواهد داد.
از محیط بازی که بگذریم، به طراحی شخصیت‌های مختلف بازی می‌رسیم. شخصیت اصلی بازی با داشتن یک لباس زرد، در محیط بازی به خوبی در برابر چشمان شما جلوه می‌کند و این تضاد بین رنگ لباس دختربچه و محیط بازی بسیار زیبا است. در کل دو نوع هیولا در انتظار شما است که خوشبختانه طراحی بسیار جذابی دارند. شما قطعا با دیدن پیرمردی بیریخت که بر روی ویلچر نشسته یا با مواجه شدن با هیولایی عجیب با هیکل قناس، خواهید ترسید.
تنوع در طراحی محیط را مشاهده می‌کنید.
بازی Very Little Nightmares از نظر گرافیک فنی نیز بسیار عالی کار شده اما نمی‌توانید توقع داشته باشید که مانند نسخه‌های کنسولی این فرنچایز عمل کند. برخلاف نسخه کنسولی این عنوان که در آن شاهد گرافیک سه بعدی بودیم، این نسخه از بازی دارای گرافیک دو بعدی بوده که با توجه به محدودیت‌های پردازشی گوشی‌های هوشمند قابل پیش‌بینی بود. البته این نوع از گرافیک، به بازی هیچ لطمه‌ای وارد نکرده است و تمامی اشیاء موجود در بازی و محیط‌های مختلف بازی دارای جزئیات قابل قبولی هستند.
در طول تجربه بازی یک بار شاهد کرش کردن بازی بودم که غیر از همان یک مورد، دیگر چنین مشکلی برای من رخ نداد. بازی با توجه به سخت‌افزار گوشی شما، می‌تواند شامل مشکلاتی به این شکل باشد.
گوش‌نواز و متنوع
موسیقی بازی دارای یک تن بسیار آرام و هراس‌انگیز بوده که به خوبی با محیط بازی هماهنگ است. یکی از نکات جالب در بازی این است که هر اتاق دارای موسیقی خاص خودش می‌باشد که باعث شده هر اتاق به شما حس و حال جدیدی القا کند. با شنیدن آوای مختلف بازی احساساتی مانند افسردگی و ترس را به خوبی درک خواهید کرد. گاهی اوقات در محیط بازی سکوت کرکنندهای حاکم می‌شود که بسیار حرکت هوشمندانهای است. در این مواقع شما فقط به این فکر می‌کنید که یک اتفاقی در پیش روی شما است و به خودتان می‌آیید و متوجه می‌شوید که استرس گرفته‌اید.
فقط سکوت را در این محیط تصور کنید. ترسناک است!
علاوه بر موسیقی متنوع و بسیار جذاب بازی، صداگذاری این عنوان نیز در حد فوق‌العاده‌ای کار شده و کاملا تحت‌تاثیر آن قرار خواهید گرفت. کافی است یکی از secret boxها را باز کنید تا متوجه حرف من شوید. با باز کردن جعبه، صدای کرکنندهای پخش می‌شود که به‌خاطر آن تپش قلب می‌گیرید. صدای دختربچه در عین بامزه بودن، شما را ناراحت خواهد کرد. خستگی را به خوبی در صدای دختربچه حس خواهید کرد. البته همان‌طور که قبلا اشاره کردیم بازی دارای هیچ دیالوگی نیست و منظور از صدای دختربچه، همان صداهای گنگی است که در هنگام پریدن یا راه رفتن از او می‌شنوید.
در کل در زمینه موسیقی و صداگذاری با عنوانی بسیار با کیفیت روبه‌رو هستیم. شاید موسیقی بازی را در خاطرات خود ذخیره نکنید و جزو شاهکار‌های این صنعت ندانید، ولی قطعا نکته منفی به این قسمت از بازی وارد نیست.
نتیجه‌گیری: Very Little Nightmares
کمپانی BANDAI NAMCO Entertainment با ساخت بازی Very Little Nightmares به دارندگان گوشی‌های هوشمند این فرصت را داده تا وارد دنیای این فرنچایز شوند و از تجربه این عنوان نهایت لذت را ببرند. عنوانی که با تمام کمبود‌ها و محدودیت‌ها، به شاهکاری برای پلتفرم گوشی‌های هوشمند تبدیل شده و تجربه آن برای هر گیمری می‌تواند بسیار جذاب باشد. عنوانی که شما را وارد یک کابوس می‌کند، کابوسی هراس‌انگیز و دلهره‌آور که با وارد شدن به آن، فقط می‌خواهید هرچه زودتر از آن خارج شوید. اما هیچ راه خروجی برای یک کابوس وجود ندارد. باید دلتان را به دریا بزنید و با تمام وقایع غیرمنطقی و عجیب روبه‌رو شوید. هیچ راه خروجی نیست، فقط فرار کنید.
نکات مثبت:
داستان و روایت آن فوق‌العاده است
پازل‌های بازی دارای طراحی هوشمندانهای هستند.
محیط بازی بسیار باسلیقه طراحی شده
گرافیک بازی با تمام محدودیت‌های این پلتفرم، در سطح بسیار خوبی قرار دارد
موسیقی و صداگذاری بازی با جو بازی هماهنگی فوق‌العاده‌ای داشته و از تنوع راضی‌کننده‌ای برخوردار است
بازی بسیار تاثیرگذار بوده و شما می‌توانید برداشت‌های مختلفی از داستان و تمامی اتفاقات بازی داشته باشید
نکات منفی:
باگ‌ها و مشکلات کوچکی در کنترل بازی وجود دارد
پازل‌های بازی برای یک بازه کوتاه مدت تکراری می‌شوند
