نقدوبررسی انواع بازی ها

نقد و بررسی Medium | شهر اشباح

استودیوی بلوبر تیم (Bloober Team)، طی چندسال گذشته نشان داده که پتانسیل و توانایی بسیار بالایی را در ساخت بازی‌های ترسناک با چاشنی بار روانی را دارد و این توانایی را هم در عنوان Observer و البته نسخه‌ی ریمستر آن یعنی System Redux دیدیم؛ اما با عرضه عنوان Medium، سوالی که پیش می‌آید این است که آیا این تیم همچنان می‌تواند از این توانایی بالا به خوبی بهره ببرد یا خیر؛ برای پاسخ به این سوال، با نقد و بررسی Medium همراه باشید.

یک اقامتگاه قدیمی کارگران مربوط به دوران شوروی در کراکوف که توسط ارواح تسخیر شده، پروتاگونیستی که علاوه بر توانایی ارتباط با ارواح، این قدرت را دارد تا در جهانشان حضور پیدا کند و یک شیطان سه متری که میخواهد پوست شما را بر تن خودش کند و البته به طرز اعصاب خورد کنی، این موضوع را به دفعات زیاد به شما یادآوری می‌کند. واقعیت این است که با یک اثر فوق‌العاده ترسناک طرف هستید.

اما خب، همه چیز تنها در رابطه با چیزهای ترسناک نیست، بیشتر به این مربوط هست که استودیوی بلوبر چگونه بتواند این موارد را به اصطلاح هندل کند و در کنار هم قرار دهد. استودیوی بلوبر برای توسعه عنوان Layers of Fear، از اتمسفر هنری و محیطی ترسناک مجموعه‌ی Silent Hill اقتباس کرد و هم‌اکنون نیز این اقتباس را در طراحی محیطی بازی Medium می‌بینیم. با اینکه منطقه Niwa در یک مه غلیظ غرق نشده اما اتمسفر آن در کنار دوربین ثابت و موسیقی متن توسعه داده شده برای عنوان Medium، کاملا شما را یاد نسخه‌های ابتدایی مجموعه‌ی Silent Hill می‌اندازد.

شما در این اثر، در نقش دختری به نام Marianne بازی می‌کنید؛ یک متصدی امور کفن و دفن که خاطراتی را از دختری در ذهنش دارد که کنار یک برکه به او شلیک می‌شود. این خاطرات مربوط به Marianne نیستند اما به قدری دقیق و با جزئیات در ذهن او هک شده‌اند که به نوعی می‌تواند آن دردها و ترس‌ها را در جسم خود نیز حس کند. همه چیز از تماسی شروع می‌شود که وی را به منطقه Niwa دعوت می‌کند، توسط فردی که ادعا می‌کند پاسخ تمام سوالات Marianne را در اختیار دارد. زمانی که شما برای اولین‌بار وارد اقامتگاه Niwa می‌شوید، روحی را به نام Sadness مشاهده می‌کنید که باعث می‌شود تا Marianne وارد دنیا مردگان بشود که بیشتر از نقاشی‌های هنرمند لهستانی به نام Zdzisław Beksiński اقتباس شده‌اند.

وجود جهان‌های موازی در بازی‌های ویدئویی و دیگر محصولات حوزه‌ی سرگرمی، چیز جدیدی نیست اما نحوه ارائه این جهان‌ها به مخاطب در Medium، به سبک بسیار خلاقانه‌ای صورت گرفته است.  هر زمانی که شما با جهان روحانی بازی Medium برخورد می‌کنید، صفحه نمایش به دو قسمت عمودی و یا افقی تقسیم می‌شود. جهان معنوی از خیلی جهات به جهان واقعی شباهت دارد اما یک سری راه‌ها در جهان واقعی وجود دارند که تنها راه دسترسی به آن‌ها، حل معماها و فعال‌سازی برخی آبجکت‌ها در جهان معنوی است. وجود دو جهان به صورت همزمان، تجربه‌ی پازل‌ها را بسیار جذاب کرده است اما وجود دو جهان موازی به صورت همزمان به این معنی است که شما باید آیتم‌های بسیار زیادی را چندبار آنالیز کنید که در طولانی مدت و با سبک معمایی- گاراگاهی بازی، بسیار خسته کننده می‌شود. بسیاری از ما با تجربه‌ی شخصی که از بازی‌های CO-OP داشتیم، تنها تمرین کرده‌ایم که به یک بعد کار توجه کنیم و تنها برروی آن بعد متمرکز شویم اما در Medium، باید کاری کنید که ذهنتان همزمان برروی دو کار به صورت موازی تمرکز کند.

متاسفانه اقتباس از آثار Beksiński در طراحی جهان معنوی، تنها به ظاهر آن خلاصه شده است و به هیچ وجه شاهد عمق تاریک آثار Beksiński در جهان معنوی Medium نیستیم. در واقع به هیچ وجه نمی‌توان فروپاشی یک برزخ تاریک و ترسناک را در جهان معنوی Medium دید و اگر نظرم را بخواهید، باید بگویم که اتمسفر بخش جهان واقعی Medium، بسیار سنگین‌تر و ترسناک‌تر از جهان معنوی آن است.

مکانیک واقعیت‌های دوگانه باعث خلق لحظات به یاد ماندنی شده است، خصوصا زمانی که در حال گشت در یک خانه سوخته و نابودشده هستید که در جهان معنوی، همچنان سرپا است و البته از گوشت و استخوان برای ساخت آن استفاده شده است. در این بخش است که شما باید با پیدا کردن برخی آیتم‌ها و قرار دادن آن‌ها در جای درستشان، پورتال‌هایی را بین اتاق‌های خانه در جهان معنوی باز کنید. دیدن چنین محیط‌هایی که در یک جهان با یک ظاهر خاص و در جهان دیگر، با یک ظاهر دیگر به نمایش داده می‌شوند، حس بسیار جالب و در عین حال ترسناکی را به بازی‌باز منتقل می‌کند اما متاسفانه تعداد این مکان‌ها نسبتا کم هستند و یا بیشتر آن‌ها، معماهای جذابی را در خود جای نداده‌اند و شما را تنها محدود به پیدا کردن یک سری اشیاء می‌کنند.

در بیشتر مواقع، Marianne تنها به آرامی راه می‌رود و در تعداد مواقع کمی نیز شاهد هستیم که می‌تواند بدود؛ در برخی جاهای دیگر هم مجبور می‌شوید تا یک سری جعبه‌ها را برای حل معماها هول بدهید و در جای مناسبشان قرار دهید. در کل بازی از نظر سرعت پیشرفت، به شکل حلزون‌واری پیش می‌رود که از همان ابتدای بازی، حس سرسام‌آوری را به شما منتقل می‌کند. به شخصه خیلی از مواقع از این سرعت کم پیشرفت بازی خسته شدم و بازی را برای چندین ساعت و حتی تا یک روز رها کردم تا به قول معروف کمی ریکاوری کنم. بازی به صورت کلی ۱۱ ساعت گیم‌پلی دارد، ولی با توجه به روند کند و خسته کننده‌ی آن، شاید یک هفته طول بکشد تا آن را به پایان برسانید.

تقریبا یک الی دو ساعت طول می‌کشد تا Maw، موجود شیطانی بازی را ملاقات کنید. موجودی ترسناک و بلند قد که Marianne را در هردو جهان واقعی و معنوی دنبال می‌کند. البته شما می‌توانید او را تنها در جهان معنوی به راحتی پیدا کنید و برای پیدا کردن او در جهان واقعی، تنها وسیله‌ی شما، چراغ دستی‌تان است که با نزدیک‌تر شدن به Maw، سرعت چشمک زدنش بیشتر می‌شود. کسانی که با استودیوی بلوبر آشنایی دارند، حتما می‌دانند که این استودیو همیشه دست به دامن دوبلورهای مطرح صنعت گیم و سینما می‌شود و در بازی Medium هم برای صداگذاری شخصیت Maw، به سرغ تروی بیکر (Troy Baker) افسانه‌ای رفته است. در واقع بازی فوق‌العاده تروی بیکر نیز باعث گشته تا ترس از شخصیت Maw به گوشت و پوستتان نفوذ کند و به این راحتی‌ها او را فراموش نکنید.

بازی در بخش صداگذاری عالی تنها به صداپیشگی تروی بیکر خلاصه نمی‌شود حضور Akira Yamaoka، آهنگ‌ساز مجموعه Silent Hill در کنار Arkadiusz Reikowski، آهنگ‌ساز استودیوی بلوبر، باعث شده تا با یک اثر بسیار فوق‌العاده عالی در بخش موسقی متن طرف باشیم.

متاسفانه پازل‌های تکراری و گیم‌پلی کند باعث، آسیب بسیار بدی را به داستان آن وارد کرده است. در واقع زمانی که داستان بازی، تمرکزش را برروی ماجرای Marianne و سرنوشت او قرار می‌دهد، انقدر خسته شده‌اید که توجهی به آن نمی‌کنید و با بی‌میلی به سرعت از کنار آن رد می‌شود. باید به جرئت بگویم که تنها دو دلیل باعث شد تا این اثر را به اتمام برسانم، حضور تروی بیکر و البته برملاسازی راز منطقه تسخیر شده‌ی Niwa.

در واقع شما می‌توانید به راحتی و تنها به واسطه سه مورد یعنی پازل‌های تکراری، روند کند بازی و البته عملکرد فنی بسیار ضعیف آن، Medium را نصفه و نیمه رها کنید. بازی در بخش فنی بسیار ضعیف عمل می‌کند و زمانی که نوبت به حضور جهان معنوی برروی صفحه نمایش می‌رسد، کارت گرافیک RTX 2060 برروی تنظیمات گرافیکی متوسط رو به پایین، زار می‌زند و در بهترین حالت برروی رزولوشن ۱۰۸۰P، تنها ۳۰ فریم بر ثانیه را در اختیارتان قرار می‌دهد. درست است که استریم همزمان دو جهان متفاوت در یک بازی، کار بسیار سخت و سنگینی است، اما خب باید این نکته را هم در نظر بگیرید که زمانی که پای دو جهان موازی به بازی باز می‌شود، شاهد محیط‌های بزرگی نیستیم و البته جزئیات ریزی هم در این جهان‌ها وجود ندارند که باعث شوند تا چنین عملکرد ضعیفی را در بخش فنی بازی شاهد باشیم. در کل بهتر بود تا استودیوی بلوبر وقت بیشتری را برروی بهینه‌سازی بازی می‌گذاشت. در واقع وضعیت بازی از نظر بهینه بودن، بعد از اولین آپدیت رفع مشکلات، بدتر شد و گاهی مواقع در هنگام نمایش جهان‌ها موازی، نرخ فریم به زیر ۲۰ نیز کاهش پیدا می‌کرد.

به صورت کلی بازی Medium اثری است که اگر چند ساعت اول آن را تجربه کنید و البته چندان مشکلات فنی آن را در نظر نگیرید، می‌تواند روی خلاقانه‌ی خود را در بخش داستان‌سرایی به شما نشان دهد و یک اتمسفر فوق‌العاده را تقدیمتان کند. Medium اثری که با نقش آفرینی شخصیت‌های کم تعداد اما عالی خود، شما را در خود غرق می‌کند و در واقع باید به آن فرصتی بدهید که توانایی غرق کردنتان را پیدا کند. Medium پر از پتانسیل‌های از دست رفته است که اگر بلوبر کمی به این پتانسیل‌ها اهمیت می‌داد و به خوبی از آن‌ها استفاده می‌کرد، به جرئت می‌توانستم بگویم که با یکی از نامزدهای بهترین بازی سال ۲۰۲۱ طرف می‌بودیم.

بازی Medium هم‌اکنون در دسترس کنسول‌های اکس‌باکس سری اکس و اس و همچنین پلتفرم رایانه‌ی شخصی قرار دارد.

اثری با داستان جذاب و درگیر کننده در کنار صداگذاری و موسقی متن فوق‌العاده عالی و عمیق از نظر بار روانی که نکات مثبت آن زیر سایه‌ی گیم‌پلی خسته کننده و تکراری و البته بهینه‌سازی و عملکرد فنی ضعیف آن، نادیده گرفته شده‌اند. Medium عنوانی است که باید برای لذت بردن از آن، تنها به نیمه‌ی پر لیوان نگاه کنید و اگر فرصت نمایش را به آن ندهید، شاید هرگز آن را به پایان نرسانید و همان ساعات اولیه تجربه‌تان، این اثر را رها کنید.
[تعداد: 0   میانگین:  0/5]
مشاهده بیشتر

علی زمانی

جی اس ام دیجیتال یک رسانه‌ی آنلاین با موضوع فناوری و سبک زندگی مدرن است که در بهمن سال 1397توسط علی زمانی ایجاد شد. تیمی از کارشناسان و افراد متخصص در حوزه‌های فناوری، بازی‌های کامپیوتری، فرهنگ‌ و هنر و سبک زندگی در جی اس ام دیجیتال دور هم آمده تا بهترین و کامل‌ترین مرجع اخبار و مقالات این حوزه‌ها را در اختیار کاربران قرار دهد حالا ما این‌جاییم. آمده‌ایم فردا را آغاز کنیم. آمده‌ایم چشم‌انداز فردا را برای‌تان ترسیم کنیم. با جی اس ام دیجیتال فردای دنیای فناوری برای‌تان روشن‌تر می‌شود. فردا این‌جا آغاز می‌شود.

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
بستن
رفتن به نوار ابزار