انیمیشن و کمیکنقدوبررسی فیلم وسریال
نقد و بررسی انیمیشن Scoob | بازگشت اسکوب و گروه دوستداشتنی
انیمیشن Scoob یک فیلم در ژانر ماجراجویی، کمدی و پویانمایی است که در سال ۲۰۲۰ توسط Tony Cervone ساخته شده و توسط کمپانی برادران وارنر منتشر شده است. از صداپیشگان آن میتوان به «زک افران»، «اماندا سایفرد»، «جینا رادریگز»، «ویل فورته»، «فرانک ولکر» اشاره کرد. این نسخه از اسکوبی بازسازی شدهی یک نسخه قدیمی از Scooby Doo, Where Are You است که به صورت مجموعهای از ۱۹۶۹ در CBS تا ۱۹۷۵ پخش شد. و بعد از آن در ABC و WB پخش شده است. تکرارهایی که از روی این مجموعه کارتون صورت گرفته در واقع تداعی اولیه داستان کارتون در کشور ایالات متحده بوده است و حالا این نسخه از این مجموعه تحت عنوان Scoob یک کپی دیگر از نسخه اصل آن است که با پایبند بودن به طراحیهای اولیه کارتون، شخصیتها و مجموعه داستانهای آن سعی کرده است تا حسی نوستالژیک را برای بزرگسالان تداعی کند. همانطور که گفته شد با توجه به نوع نگاه سازنده فیلم، این مخاطب بزرگسال است که به دلیل تجربهها و خاطراتش از نسخههای اولیه این مجموعه کارتون، از آن لذت میبرد و برای کودکان و نوجوانان نمیتواند به آن شکل انیمیشن جذابی باشد. حتی برای کسانی که با این کارتون هیچ خاطرهای ندارند و یا نسخههای اولیه آن را ندیدهاند، دیدن آن خالی از لذت است. با ما همراه باشید.
انیمیشن Scoob
داستان فیلم
آشنایی شگی با یک سگ ولگرد که او را اسکوبی (اسکوب) مینامد شروع داستان فیلم است. در ابتدای آشنایی شگی با اسکوب آنها به یک مهمانی هالووین میروند که بعد از مهمانی هالووین شکلاتهای شگی با شیطنتهای همسن و سال هایش به داخل یک خانه تسخیر شده به نام «خانه ریگبی» پرت میشوند. با آشنا شدن شگی با سه نفری که با هم دوست هستند، شروع ماجراجوییهای قهرمانانه شگی و اسکوبی و سه دوست دیگر به نام فرد، الما و دافنی میشود. این ماجراجوییها ادامه دارد تا آنجا که شگی و اسکوبی به دلیل ناکارآمدیشان در گروه ماجراجویانه توسط سرمایهگذار تازه وارد گروه به نام سایمون، اخراج میشوند. اسکوبی و شگی در ادامه ماجرا به دنبال ثابت کردن خودشان هستند. «انجمن رازها»، نام انجمن ماجراجویانهی آنها درست وقتی که میخواهد به یک کسب و کار تبدیل شود، تصمیم میگیرد تا شگی و اسکوبی را کنار بگذارد. گروه کاراگاهی آنان که متخصص در امور ماورالطبیعه و کشف هیولاها و روحهای دروغین آن هستند در نهایت با پیوستن شگی و اسکوب دوباره کارش را شروع می کند و تبدیل به یک کسب و کار میشود. اما داستان فیلم هجمهی زیادی از خرده داستانهایی است که در این بازهی زمانی اتفاق میافتد.
خلاقیت، اولین فاکتور یک انیمیشن خوب است
آثار انیمیشنی که امروزه تولید میشوند، با تغییر دادن کلیشههای تکراری در دنیای کارتون توانستهاند جایگاه نسبتا خوبی را در بین مخاطبان خود پیدا کنند. به عبارتی هر انیمیشنی که خلاقانهتر بوده و تصاویر جدیدتری برای ارائه داشته، در نشان دادن و جلب توجه مخاطب موفقتر بوده است. در فیلمهای داستانی و روایی در سینما حالا تمرکز بر نگاه و زاویه دید و شخصیسازی فیلم توسط فیلمساز است اما در ساخت انیمیشن اولین فاکتوری که همیشه اهمیت داشته و دارد، خلاقیت است. در فیلم Scoob، دیالوگها و فیلمنامه انیمیشن با وجود وارد کردن بخش عظیمی از کلیشههای گفت و گوهای هالیوودی توانسته است خلاقیت را تا حد زیادی از دیالوگها و متن فیلمنامه دور کند. دیالوگ ابتدایی فیلم در صحنههایی که شگی و اسکوبی با پلیس مواجه میشوند و حتی بعد از رفتن پلیس، دیالوگ ساده اما طنزی است که خلاقیت با آن همراه است. بگذریم از کلیشهی انتخاب نام سگی ولگرد توسط شگی. آن هم زمانی که به پاکت اسنک جلویش نگاه میکند و نام اسکوبی را از روی آن انتخاب میکند. این کلیشه دقیقا به همین شکل در انیمیشن Rango پیش میآید. شخصیت Rango در حالی که بقیه اسمش را میپرسند به جلد بطری روی دستش نگاه میکند و اسم Rango را از روی آن انتخاب میکند. و یا کلیشهی نرم بودن تخت برای سگ ولگردی که تا حالا تخت ندیده است و نرمی تخت برایش شکل عجیبی است. این صحنه اگر به کرات در انیمشینها تکرار نشده باشد، مکرر در فیلمهای سینمایی و سریالها تکراری شده است. اصولا نیازهای ابتدایی مانند جای خواب و غذا در وهلهی اول چیزهایی هستند که فیلمسازان به آنها توجه میکنند که این نکته به شخصیتپردازی داستان صدمه وارد میکند. چرا که علاوه بر نیازهای اولیه، هر شخصیتی یک نیاز جدیای در داستان دارد که در ادامه آن نیاز به هدف او تبدیل میشود. درست است که همیشه شخصیتها چه انسان و چه کاراکترهای حیوانی، نیازهای اولیه دارند اما لزوما این نیازهای اولیه نیست که ارزش خلق شخصیت داشته باشد. مگر آن که پشت خلق شخصیتی ساده و عادی، لایهی مفهومی عمیقی وجود داشته باشد آن هم چیزی که ارزش روایی و داستانی داشته باشد.
انیمیشن Scoob
فیلم به دلیل تعهدش، مجالی برای شخصیت پردازی ندارد
در همان ابتدای وارد شدن به خانه ریگبی شخصیتهای ترسوی شگی و اسکوب در مقابل شجاعت فرد، الما و دافنی قرار میگیرد. الما شخصیتی منطقی و باهوش است. فرد از شجاعتش استفاده میکند. و البته محبتها و انسان دوستیهای دافنی است که گروه آنها را کنار هم نگه میدارد. اگر با دقت بیشتری واکنشهای شخصیتها را بررسی کنیم، آنها در همان اتفاق اول در خانهی ریگبی و شکلاتهای هالووین خودشان را نشان میدهند. شگی و اسکوبی توی کمد از ترس روح قلابی قایم میشوند. فرد به دنبال این است تا راهی پیدا کند. الما روی سقف اهرمی را میبیند که به روح وصل شده و قلابی بودن آن را تشخیص میدهد. نکته این جاست که اگر فیلم در جایی یک نقطهی خوب پیدا کرده، سریع از آن رد شده و نقاط بیربط دیگری را در داستان جای داده است. به همین دلیل است اگر با دید منصفانهای به فیلم نگاه شود، میشود سکانسها و یا دیالوگها و تصویرهایی را در انیمیشن پیدا کرد که ارزش روایی و سینمایی داشته باشند و جذابیت فیلم را بیشتر کنند اما آن قدر ضعف در ساختار و بافت مفهومی و حتی فیلمسازی و دیگر عناصر فیلم مانند موسیقی، طراحی بصری، و فیلمنامه وجود دارد که میشود به راحتی گفت Scoob فیلمی است که در نهایت نمیشود از آن حتی به عنوان یک انیمیشن متوسط یاد کرد.
Scoob، از نظر بصری جذابیت ندارد
طراحی شخصیتها و کاراکترها و صداگذاری، طراحی فضاها همه در یک سطح متوسط رو به پایین ارائه شدهاند. هیچ کاراکتر به خصوصی با طراحی منحصر به خودش دیده نمیشود. همه چیز در یک سطح معمولی به سر میبرد. البته قید و تعهدی که این انیمیشن نسبت به نسخهای که از آن ساخته شده باعث شده تا این مساله به وجود بیاید.
انیمیشن Scoob
لحن کمدی فیلم، شبیه شوخیهای هالیوودی است
حضور سایمون کاول (Simon Cowell) به عنوان نامی که در بیرون از فضای غیرواقعی انیمیشن، هویت واقعی دارد از نوعی شوخیهای کلیشهای و هالیوودی است که حتی به کرات در فیلم و سریالهای ایرانی هم استفاده شده است. «سایمون کاول» یک تهیه کننده موسیقی و برنامههای تلویزیونی است که اصالتا انگلیسی است و در این فیلم کاراکتر او به عنوان سرمایهگذار گروه «انجمن رازها» معرفی میشود. بلافاصله بعد از آمدن سایمون کاول در جمع دوستانه آنها، شگی و اسکوب آهنگ Shallow از Bradley Cooper و Lady Gaga را میخوانند. جنس این شوخی از نوع جنس شوخی است که با شخصیت سایمون شده است اما به شکلی دیگر. این طور برخوردهای طنزآمیز در واقع کلیشههای سینمایی هستند که به انیمیشنها هم راه پیدا کردهاند. اما کمدی تصویر همیشه در انیمیشن حرف اول را میزند و در سینما هم به همین منوال است. کمدی تصویر فیلم را منحصر به خودش میکند. و میشود گفت کمدی اختصاصی فیلم است. حتی اگر به درستی به کار گرفته شود، میشود گفت اصلا قابلیت کپی کردن نخواهد داشت و اگر کپی هم شود بلافاصله با دیدن آن شما یاد اصل تصویری میافتید که این شوخی متعلق به آن است. کار گذاشتن کلهی یک جاروبرقی روی سر یکی از رباتهای توپهای بولینگ، یکی از جذابیتهایی است که کمدی تصویر محسوب میشود. بدون هیچگونه تکنیک ، دیالوگ و یا کپی. به خصوص که تا پایان فیلم همچنان این ربات با کلهی جاروبرقی دیده میشود.
صداگذاری از موسیقی آن جلو افتاده است
میتوان گفت صداگذاری در این انیمیشن موفقتر از موسیقی آن است. چرا که همیشه موسیقی یک فیلم باید آنقدر قوی باشد که با شنیدن صدای آن شما احساس دیدن و به یادآوردن صحنههایی از آن فیلم را داشته باشید. موسیقی یکی از فاکتورهای مهمی است که به همراه دیگر عناصر داستانی و تکنیکی، بافت فیلم را مشخص میکند. این موسیقی است که در صحنههای بدون دیالوگ، فیلم را جریان میدهد، داستان میگوید و درک بهتری از صحنه به ما میدهد. و به عبارتی به درک ما از آن صحنهها جهت میدهد. صداگذاری در ظرافت خود به صدای بستن پلکها، وقتی که شگی و اسکوبی برای اولین بار همدیگر را میبینند، می رسد. و یا با بههم زدن ساندویچهایشان که صدایی شبیه صدای زنگ صندوق فروشگاهها را میدهد. البته این سبک و سیاق صداگذاری به همین جاها محدود نمیشود و تقریبا در هر سکانس صدای محیط و ضربهها با صداگذاری نسبتا خوبی همراه شدهاند.
انیمیشن Scoob
فضاسازی انیمیشن Scoob چگونه پیش رفته است؟
در ابتدای فیلم که شگی با تنهایی خود سر میکند و به دنبال کسی است که او را دوست خود بداند، بیننده فکر میکند که لایهی مفهومی بعدی فیلم همین است که آدمها تنهایی خودشان را با وجود یک حیوان پر کنند. و اصلا فیلم تم تنهایی داشته باشد. البته این حالت برای کسانی اتفاق میافتد که از نسخه اصلی اسکوبی خبری نداشته باشند. اما وقتی شگی، اسکوبی را به اتاق خودش میبرد و به او مجسمهی قهرمانی ماجراجو که همراه با سگش دنیا را نجات میدهد را نشان میدهد، به مفهومی دیگر اشاره میشود. شباهتی ذهنی بین سوپر قهرمان و سگش با شگی و سگی که تازه با آن دوست شده است. به عبارتی بافت قهرمانانه و ماجراجویانه که از تعقیب و گریز سگی ولگرد آغاز میشود تا قهرمانی حماسی، تاریخی پایان انیمیشن.
فضای داستانی نیز نظم و علت مشخصی ندارد. هرج و مرج در روایت به قصههایی میرسد که فکرش را هم نمیکنید. نه این که خیلی خلاقانه و غافلگیر کننده باشد، بلکه فیلمنامه به هرجایی که دوست دارد پرتاب میشود و هر اتفاقی را که دلش میخواهد در فیلم جاری میکند. وجود شخصیت بد داستان (دیک دستردلی) که در نهایت قصد دارد آنها را شکست دهد بدون هیچ گونه دلیل مشخص و یا هدف مشخصی در داستان ظهور پیدا میکند. و حتی دلیلی هم اگر باشد آن انقدرها هم پررنگ نیست. حس انتقام جویانهای که باید شکل نمیگیرد. در ادامه داستان به اساطیر باستان گره میخورد و رموزی که وجود دارند. همان آدمی که آنقدر انتقام جویانه به دنبال جمجمههاست تا به مخزن طلا دست پیدا کند، با برداشتن یک صندوق طلا از میدان خارج میشود. فضای انیمیشن سرشار از مسائلی بدون ربط است که هیچ نخ ارتباطی بین آنها وجود ندارد. همین مسئله باعث رها شدن سوژهها و شخصیتها در داستان میشود که جذابیت آن را از بین میبرد. بازگویی همهی این نکات نشان میدهد که فضای یکدستی و یا حتی فضاسازی در فیلم شکل نگرفته. فیلم نتوانسته قالب منحصر به خودش را پیدا کند.
انیمیشن Scoob
انیمیشن Scoob چقدر بیان ایدئولوژیاش موفق بوده است؟
سایمون وقتی که میخواهد به عنوان سرمایهگذار با انجمن رازها شروع به همکاری کند به شگی و اسکوبی میگوید که آنها ضعیفترین اعضای آن گروه هستند و تا وقتی که آنها در گروه باشند، نمیتواند به گروه کمکی کند. حتی در جواب به شگی که میگوید: «چه چیزی میتونه از دوستی ارزشمندتر باشه؟» میگوید: «در واقع هر چیزی. نمیتونید روی دوستی حساب کنید. آدما عوض میشن و وقتی با یه مشکل واقعی روبرو بشید، دوستی کمکی نمیکنه».
از طرف دیگر فیلم به ما میگوید کارهای گروهی نیازمند افرادی نیست که همهی نقاط مثبت را داشته باشند. بلکه نیازمند این است که هرکدام ویژگی خاص خودشان را داشته باشند و مکمل هم باشند. انجمن رازها، گروهی که شگی و اسکوبی و سه دوست دیگرش تشکیل داده بودند، به افرادی نیاز نداشت که از هر جهت کامل باشند، شجاع باشند و بتوانند در لحظات حساس نقش خودشان را ایفا کنند. بلکه به افرادی نیاز داشت تا بتوانند این گروه را کنار هم کامل کنند. با وجود نزدیک بودن مفاهیم قدرت دوستی و کار گروهی، باید گفت که دوگانگی در پیام انیمیشن نیز دیده میشود. به عبارتی فیلم خواسته تا به همه چیز بپردازد. هم سرگرم کننده و باشد و هم هالیوودی؛ هم کمدی باشد، هم درام و هم اتفاقات زیادی در آن پشت هم بیایند بدون این که منطقی در چینش خود داشته باشند. صحنهها که میگذرد، بیننده مدام به این فکر میکند که این خط داستانی به کجا میرسد. اما هر بار یک خط جدید اضافه میشود. تنها خطهایی که به طور ثابت حضور دارند، دوستی شگی و اسکوبی، و گروه انجمن رازهاست که در نهایت به همین جا ختم میشود. البته اگر آن صحنه مهمانی آخرش را که کپی خوبی هم نیست را نادیده بگیریم، فیلم سعی داشته تا خط روایی و داستانی خودش را با وجود اتفاقات زاید و اضافی در داستان حفظ کند که چندان موفق نبوده است.
انیمیشن Scoob
انیمیشن Scoob با وجود زنده کردن خاطرات کودکانی که حالا بزرگسالاند شاید بتواند با نوع نگاه خود از فیلم و فیلمساز دفاع کند. اما این دلیل بر نادیده گرفتن ضعفهای آشکار خود در نوع ساختش نیست. هرج و مرجی که در خرده داستانهای انیمیشن بدون هیچ گونه نخ ارتباطی کنار هم چیدمان شده است، در کنار طراحی شخصیت ضعیف آن، اصلیترین نقاط ضعف این کارتون است. انیمیشن تلاش زیادی داشته تا علاوه بر داستانی بودن، در ژانر کمدی هم دیده شود اما میتوان گفت به جز چند موارد کوچکی که در فیلم شاهد آنها هستیم هیچ گونه تلاشی جدی برای ساخت یک انیمیشن کمدی نشده است. چرا که آنقدر عناصر ریز و درشت فیلم به بیراهه رفته و غیرقابل کنترل شدهاند، که دیگر نمیتوان آن را در یک دستهبندی گنجاند. به همین دلیل است که گفته میشود تنها کسانی از این کارتون لذت خواهند برد، که خاطراتی از آن در ذهنشان داشته باشند. به عبارتی مخاطبان این کارتون باتوجه به نوع ساخت آن از قبل مشخص و تعریف شدهاند.
The Review
انیمیشن Scoob
4 Score
آشنایی شگی با یک سگ ولگرد که او را اسکوبی (اسکوب) مینامد شروع داستان فیلم است. در ابتدای آشنایی شگی با اسکوب آنها به یک مهمانی هالووین میروند که بعد از مهمانی هالووین شکلاتهای شگی با شیطنتهای همسن و سال هایش به داخل یک خانه تسخیر شده به نام «خانه ریگبی» پرت میشوند. با آشنا شدن شگی با سه نفری که با هم دوست هستند، شروع ماجراجوییهای قهرمانانه شگی و اسکوبی و سه دوست دیگر به نام فرد، الما و دافنی میشود. این ماجراجوییها ادامه دارد تا آنجا که شگی و اسکوبی به دلیل ناکارآمدیشان در گروه ماجراجویانه توسط سرمایهگذار تازه وارد گروه به نام سایمون، اخراج میشوند