فیلم جهشیافتههای جدید در تمامی زمینهها از خود ضعف نشان میدهد؛ برای نمونه میتوان به فضاسازیهایی اشاره کرد که علنا در فیلم وجود ندارد. اصولا در این اثر، فضایی ساخته نمیشود که بتوان به آن خرده گرفت! دوربین بر طبق سلیقهی کارگردان و بر اساس سادهترین مبانی فیلمبرداری کاشته میشود و تدوینها نیز به احمقانهترین و سادهترین شکل ممکن انجام میشود. فیلم به قدری در زمینهی تکنیکال و فنی بد ظاهر شده که گویا این فیلم، پروژهی یک دانشجوی رشتهی فیلمسازی است که سالهای آخر دانشگاه خود را سپری میکند! البته جاش بون هم مقصر نیست؛ چراکه تجربهی چندان زیادی در زمینهی فیلمسازی و کارگردانی ندارد. اگر به رزومهی این کارگردان نگاهی بیندازیم، صرفا دو فیلم سینمایی بلند را در کارنامهاش میبینیم که هر دو فیلم در ژانر درام عاشقانه جای میگیرند. حال سوال اینجاست چرا کارگردانی فیلم جهشیافتههای جدید را به کسی سپردهاند که فیلم The Fault in Our Stars را در سال ۲۰۱۴ میلادی کارگردانی کرده است؟ فردی که با فیلمهای ابرقهرمانی بیگانهست، به احتمال زیاد درک خاصی از نوع کارگردانی یک فیلم ابرقهرمانی در سر ندارد و ما این مسئله را به خوبی در فیلم جهشیافتههای جدید میبینیم.
هیچ عنصر خوبی در فیلم The New Mutants دیده نمیشود که بتواند ضعفهای بیشمار این اثر را پوشش دهد
شخصیتها در این اثر به شدت تکبعدی و سطحی هستند. در درجهی اول فکر میکنیم چون فیلم با دنیل موناستار آغاز شده پس دربارهی این کاراکتر اطلاعات بیشتری دستگیرمان میشود اما نه از تاریخچه این شخصیت چیز چندان دندانگیری عایدمان میشود و نه بیننده حس خاصی را نسبت به او و تواناییهایش پیدا میکند. فیلم با اینکه بازیگران شناخته شدهای دارد اما هر کدام از آنها به بدترین شکل ممکن جلوی دوربین حضور پیدا میکنند. از میسی ویلیامز بگیرید تا چارلی هیتون، همگی مثل آدم آهنيهایی هستند که صرفا برایشان اینگونه تعریف شده تا چند خط دیالوگ را بگویند و از صحنه خارج شوند. فیلمساز نتوانسته از بازیگرهایش به درستی بازی بگیرد و این قضیه در برداشتهای متعدد فیلم به شدت مشهود است. بعضی از اوقات نیز اینطور به نظر میرسد که انگار بازیگرها از سر اجبار به این پروژه وارد شدهاند؛ چراکه هیچ تلاشی از جانب بازیگرها برای هویت بخشیدن به نقششان حس نمیشود. در مزمت شخصیتپردازی و ایفای نقش مصنوعی بازیگرها میتوان حتی ساعتها بحث کرد.
هیچ عنصر خوبی در فیلم The New Mutants دیده نمیشود که بتواند ضعفهای بیشمار این اثر را پوشش دهد. اگر هم از مقدمهی فیلم در ابتدای نقد و بررسی تعریف شده، به این دلیل بود که برای شروع یک فیلم ابرقهرمانی، هم مقدمهی خوبی را شاهد بودهایم و هم هیجان مطلوبی در بدو آشناییمان با دنیای فیلم ایجاد شد. در غیر این صورت پس از سکانس اول، فیلم در سراشیب خاصی نیز قرار نمیگیرد که بگوییم مشکلات فیلم به تدریج باعث شده تا این اثر به یکی از ضعیفترین فیلمهای سال ۲۰۲۰ میلادی تبدیل شود. بلکه فیلم جهشیافتههای جدید مستقیم به گودال عمیقی پرتاب میشود که علنا هیچ راه نجاتی برایش وجود ندارد. این اثر ساخته شد تا مبنایی باشد برای فیلمهای آیندهی کاراکترهایی که معرفی میشوند؛ بهگونهای که فیلم The New Mutants 2 بتواند ابهامات فیلم قبلی را برطرف کرده و جریان اصلی قصه را رقم بزند. با این حال فیلمِ اول به اندازهای بد ظاهر شده که حتی اگر فیلمِ دوم در گیشه موفق ظاهر شود و منتقدین رسانههای معتبر نیز از آن تعریف کنند، بینندگانی که فیلم اول را تجربه کرده باشند، میل خاصی برای تماشای فیلم دوم نداشته باشند. البته در صورت تولید و اکران فیلم The New Mutants 2 در آیندهی نزدیک، نیاز خاصی نیز برای تماشای فیلم اول احساس نمیشود؛ چراکه کل داستان فیلم را میتوان در دو خط خلاصه کرد؛ نه کمتر و نه بیشتر.