نقدوبررسی فیلم وسریال

نقد فیلم انگل؛ شگفتی در عین پیچیدگی

با نقد فیلم سینمایی Parasite (انگل) محصول سال 2019 اثری از بونگ جون-هو خالق آثار بی‌نظیری همچون مادر و برف شکن در ویکی‌نقد همراه باشید. اولین باری که چشمانم به پوستر انگل افتاد، نگاهی به خلاصه داستانی آن کردم و راستش را بخواهید اصلاً جذب نشدم که بخواهم آن را ببینم، چون واقعاً هیچ جذابیتی در متنی که برایش نوشته شده بود، دیده نمی‌شد.

کی وو مرد جوانی است که آینده‌ای برای خود متصور نیست. او در خانه‌ای بسیار معمولی به همراه خانواده‌اش زندگی می‌کند. شغل آنها درست کردن جعبه‌ پیتزا برای یک رستوران است، خانه‌ آن‌ها بسیار وضع بدی دارد و از اینترنت بی‌سیم همسایه استفاده می‌کنند. اما کی وو برای آینده‌اش برنامه‌هایی دارد و به پیشنهاد دوستش می‌خواهد معلم خصوصی شود و…

شاید هم من در اشتباه هستم و شما جذب چنین روایت داستانی شوید، بدون داشتن هیچ پیش‌زمینه‌ای در مورد فیلم. به هر حال، قسمت شد و این فیلم را دیدم. انگل توانست برای همیشه در ذهن و قلب من جای باز کند.

مقدمه نقد فیلم سینمایی انگل

اخیراً فیلم‌های بسیار خوبی درباره جنبه‌های تاریک روابط نژادی به شکل کمدی، درام و حتی ترسناک ساخته شده است؛ شاهکارهای زیبا و دل‌پذیری که زندگی و مبارزات جوامع LGBTQ را در نقاط مختلف تاریخ نشان می‌دهد؛ آثار داستانی و مستندهای بی‌نظیری با توجه به وضعیت زنان در جامعه‌ای مردسالار در شرق و غرب، شمال و جنوب ساخته شده‌اند و البته تصاویر حاکی از بی‌عدالتی‌ها و زیاده‌خواهی‌های سرمایه‌داران و سیاستمداران قدرتمند. اما متأسفانه، فیلمی که به اندازه کافی بتواند پدیده دردناکی تحت عنوان نابرابری و اختلاف طبقاتی را نشان دهد، کم بوده است. بسیاری از فیلم‌ها، چنین موضوعی را در خود دارند اما بیشتر این نکوهش‌ها در زیر متن خفه می‌شود یا تنها نگاهی سطحی به ما ارائه می‌دهد. واقعاً مایه تأسف است، علی‌رغم این‌که مسائل مربوط به تقسیم طبقاتی در جوامع ما بسیار زیاد است، چنین آثاری ساخته نمی‌شوند. اکنون بیشتر از هر وقت دیگری، این نیاز حس می‌شود.

نمونه‌های مشابه فیلم سینمایی انگل

با این حال، ما دو نمونه درخشان در مورد چگونگی نمایش نابرابری و به ویژه خشم طبقاتی را در سینمای شرق آسیا دیده‌ایم. «سوختن» اثر لی چانگ-دونگ که نارضایتی‌های عمیق و تفاوت‌های روان‌شناختی قابل توجه میان ثروتمندان و فقرا را بررسی می‌کند و برنده نخل طلایی پارسال یعنی، فیلم «جیب‌برها» اثر هیروکازو کوریدا که پرتره‌ای خام و عمیق از فقر را نقاشی می‌کند و چگونگی بدبختی فقرا و در عین حال وفاداری آن‌ها را نشان می‌دهد، را در گنجینه‌ ذهن‌مان داریم.

پوستر فیلم سوختن
پوستر فیلم سوختن

اما از طرف دیگر، آن فیلم‌ها این مضامین را با نگاهی صمیمی بررسی می‌کنند و زیبایی‌شناسی خاصی نسبت به آن دارند. درحالی‌که «انگل» اثر بونگ جون-هو بسیار وحشیانه، با شکوه حداکثری و نمایشی استادانه از قدرت سینما، فیلمی است که شبیه هیچ فیلم دیگری نیست. انگل فیلمی است که می‌تواند توسط شخصیتی ساخته شود که به آینده فکر می‌کند.

انگل؛ آینه‌ای رو به زندگی

این فیلم با یکی از صادقانه‌ترین تصاویر از خانواده‌ای که به سختی زندگی می‌کنند، شروع می‌شود؛ آن‌ها در زیرزمینی در منطقه فقیرنشین سئول زندگی می‌کنند، جایی که برق مدام قطع می‌شود و سر آنتن‌دهی وای-فای درگیر هستند و غذاهای مانده و هر چیزی که بتوانند از درآمد کمی که از بسته‌بندی جعبه پیتزا تهیه کنند، می‌خورند. پدر خانواده، کیم کی-تاک، راننده بازنشسته‌ای است که اکنون به خاطر سنش دیگر در جامعه جایگاهی ندارد؛ همسرش، چونگ-سوک، ورزشکار سابق است و فرزندانشان، کی-ووی کاریزماتیک و خواهر او کی-جونگ هر دو با استعداد هستند، بچه‌هایی که نتوانسته‌اند تحصیلشان را ادامه دهند و در کنار سیستم آموزشی رقابتی، استرس‌زا و اسطوره‌ساز سرمایه‌داری له شده‌اند.

کی-وو و خواهرش در فیلم انگل
کی-وو و خواهرش در فیلم انگل

شرایط آسیب‌پذیر این خانواده باعث می‌شود با آن‌ها همدردی کنیم اما بونگ قصه را پیش می‌برد تا تفاوت‌های ظریف و متناقض چنین محیط‌های تحت فشاری را آشکار سازد. فقر، بدبختی است، هیچ راهی برای کنار آمدن با آن وجود ندارد. گردبادی از شرم، درد و گرسنگی است. روح را خرد و کل جهان‌بینی شما را تحریف می‌کند. به نظر می‌رسد همه علیه شما سر جنگ دارند به همین خاطر است این خانواده می‌خواهند هر کاری از دستشان برمی‌آید بکنند تا به اهدافشان برسند. آن‌ها باید باهوش، حیله‌گر و فریبنده باشند و از آب گل‌آلود ماهی بگیرند.

امکان زیادی برای تأمل اخلاقی وجود ندارد وقتی هیچ تضمینی برای غذای فردا نیست. یک بار شانس در خانه کی-وو را میزند که برای خانواده‌ای ثروتمند کار کند. او معلم خصوصی زبان انگلیسی دختر دبیرستانی این خانواده ثروتمند می‌شود. اکنون او به واقعیتی دست یافته که تا پیش از این، تجربه‌ای از آن نداشته است. او به این فرصت نیاز دارد تا زندگی بهتری داشته باشد.

روایتی دقیق

هشدار: از اینجا به بعد مقاله بخش‌هایی از داستان فیلم را اسپویل می‌کند.

به همین دلیل است که کی-وو هیچ تردیدی نمی‌کند و شروع می‌کند آهسته خواهر و والدینش را وارد عمارت پارک کند. اینجاست که فیلم تبدیل به یک جشن می‌شود؛ بونگ شروع می‌کند به تدریج پرده از روند کلاه‌برداری بزرگی برمی‌دارد که با بسیاری از فیلم‌های کوبریک قابل مقایسه است. همچنین می‌توان این اثر را با سرعت پرشور فیلم‌های فینچر و حتی فیلم‌های ترسناک جامعه‌شناسانه آسیایی مقایسه کرد.

کی-جونگ، معلم هنر فرزند کوچک خانواده می‌شود و نقش تراپیست هنری را بازی می‌کند که مادر خانواده را قانع می‌کند فرزندش شیزوفرن است و نبوغی دارد که اشتباه درک شده است. او بعداً ترفندی می‌زند تا راننده جوان آقای پارک را بیرون بیندازند و پدرش را به عنوان جایگزین، پیشنهاد می‌کند. کی-تاک، با تجربه و کاریزمای خود در نهایت اعتماد رئیسش را به دست می‌آورد و رابطه جالبی با او برقرار می‌کند. این در حالی است که هر دو از جایگاه اجتماعی کاملاً متفاوتی برخوردار هستند.

کی-وو می‌فهمد که تنها مانع برای اینکه بتواند کل خانواده‌اش را به عمارت پارک بیاورد، مستخدم آن خانه، موون-گوانگ است. او متوجه می‌شود این زن به پرز هلو آلرژی دارد و از این موضوع سوءاستفاده می‌کند و خانم پارک را از این می‌ترسانند که او سل دارد و سپس این مستخدم را اخراج می‌کنند. با اخراج مستخدم، راه مادر خانواده برای ورود به این عمارت باز می‌شود.

گره‌هایی فکر شده و دلهره‌آور

اما درست همینجا است که اوضاع پیچیده می‌شود و فیلم بیشتر از قبل مخاطب را درگیر می‌کند. همان‌طور که ما همه درباره بهترین فیلم‌های با موضوع سرقت می‌دانیم، حتی برنامه‌ریزی‌شده‌­ترین اتفاقات هم به مشکلاتی می‌خورد که هرگز همان‌طور که برنامه‌ریزی شده پیش نمی‌روند.

داهیه (دختر خانواده پارک) پیش از این احساساتی نسبت به کی-وو نشان داده بود و او نیز بدش نیامده بود، رابطه آن‌ها رنگ و بوی پنهانی به خود گرفت. دا-سونگ (پسر کوچک خانواده) به این اشاره می‌کند که هر 4 عضوی که اکنون در این خانه کار می‌کنند، بوی مشابهی دارند و به این امکان اشاره می‌کند که آن‌ها باهم زندگی می‌کنند. اما نکته مهم‌تری مشخص می‌شود: می‌فهمیم روند نفوذ خانواده کیم، منحصر به خودشان نیست و اینکه افراد دیگری هم در مواقع ناامیدی متوسل به انگل‌­گری می‌شوند.

آقای کیم و کی-وو در فیلم انگل
آقای کیم و کی-وو در فیلم انگل

عمارت پارک، معماری خاصی دارد و توسط صاحب قبلی آن ساخته شده و به نوعی استعاره‌ای پشت آن پنهان است که به ساختار جامعه اشاره می‌کند. کیم‌ها از اعتماد کامل پارک‌ها سوءاستفاده می‌کنند؛ درحالی‌که آن‌ها برای سفری بیرون رفته‌اند کل خانواده کیم به آنجا می‌آیند تا جشن بگیرند.

سپس در این میان، مون-گوانگ (خدمتکار سابق) سر و کله‌اش پیدا می‌شود و مشخص می‌شود همسرش در زیرزمین عمارت پارک‌ها به مدت 4 سال است که زندگی می‌کند. او از دست طلبکارانش فرار کرده و اکنون پنهان شده است. مون-گوانگ که مشغول التماس به چونگ-سونک بود که این ماجرا را به کسی نگوید، بقیه اعضای خانواده کیم از روی پله سر می‌خورند و رازشان آشکار می‌شود. اکنون مون-گوانگ از راز خانواده کیم با خبر می‌شود.

نقطه اوج فیلم سینمایی انگل

دعوایی درمی‌گیرد که خانواده کیم موفق می‌شود، مون-گوانگ و شوهرش را در زیرزمین نگه دارند چرا که به زودی خانواده پارک برمی‌گردد. از طرفی طوفان شدیدی در حال وقوع است که لحظات حیرت‌انگیزی را می‌سازد. خانواده پارک می‌آید و چانگ-سوک غذایی برایشان آماده می‌کند و در این میان لگدی به مون-گوانگ می‌زند که بعداً سبب مرگ او می‌شود. همچنین شوهرش را آن زیر زندانی می‌کنند. خانواده پارک بالأخره می‌خوابند و خانواده کیم به جز مادر خانواده از خانه بیرون می‌روند و وقتی به خانه خودشان می‌رسند می‌بینند آب فاضلاب بالا زده و پنجره خانه‌شان باز بوده و کل خانه‌شان از دست رفته است.

آقای کیم در فیلم انگل
آقای کیم در فیلم انگل

روز بعد از طوفان خانواده پارک تولدی برای پسر کوچکشان می‌گیرند و همه خانواده کیم را نیز دعوت می‌کنند. کی-وو تصمیم می‌گیرد سنگی بردارد و به زیرزمین برود تا کار آن زوج را یکسره کند که مرد به او حمله می‌کند و او را بی‌هوش می‌کند. سپس چاقویی برمی‌دارد و وارد جشن می‌شود. درست مثل یک هیولای ترسناک کلاسیک وارد جشن می‌شود و خواهر کی-وو را می‌کشد. چانگ-سوک به او حمله می‌کند و موفق می‌شود او را بکشد. در همین میان پسر کوچک خانواده پارک بی‌هوش می‌شود و وقتی آقای پارک می‌خواهد سوییچ اتومبیلش را از زیر آن هیولای ترسناک بردارد، از بویی که او می‌دهد منزجر می‌شود. همین احساسی که به او دست می‌دهد باعث می‌شود آقای کیم عصبانی شود و چاقو را درون بدنش فرو کند.

جمع‌بندی

آقای کیم از دید همه پنهان می‌شود و به زیرزمین می‌رود. دخترش می‌میرد. پسر بعد از مدتی از بیمارستان مرخص می‌شود و بعدها که به عمارت پارک سر می‌زند می‌فهمد پدر در زیرزمین است و سعی می‌کند نامه‌ای که نوشته را با کد مورس به او بفهماند.

بونگ جون-هو (کارگردان فیلم انگل) در جشنواره کن
بونگ جون-هو (کارگردان فیلم انگل) در جشنواره کن

انگل قبل از هر چیز، تصویری بی‌عیب و نقص را نمایش می‌دهد. ما شاهد ویژگی‌ها و تکنیک‌های بصری بونگ جون-هو هستیم. او به گونه‌ای تصویر و روایت را هم‌زمان جلو می‌برد که مدام دارد پرده از رازهایی برمی‌دارد و ماجرا آهسته‌آهسته برایتان آشکار می‌شود. او از داستان‌های درهم تنیده استفاده می‌کند تا منبع واقعی مشکلات آن‌ها را نشان دهد و بگوید این مشکلات ساختاری است. در کره جنوبی بیش از حد سرمایه‌داری، پارتیزان‌های اجتماعی و انگل‌ها به وجود می‌آیند. فقرا همه این نارضایتی‌ها را به خود جلب می‌کنند و از جنگیدن سر پس‌مانده غذای ثروتمندان متنفرند.

ما از نظر ایدئولوژیکی مجبور به خیانت طبقاتی هستیم و این بیگانگی ما را از همبستگی و دیدن دشمن واقعی دور کرده است. نه‌تنها خانواده پارک بلکه خود خانه به شکل استعاری بر روی رنج ما ساخته شده است. انگل، مهم‌ترین، قدرتمندترین و ضروری‌ترین فیلم سال 2019 است. این فیلم به عنوان تقطیر کامل سبک و ماده، نتیجه‌گیری‌ای ایده‌آل برای دهه شگفت‌انگیز فعلی سینمای آسیا به شمار می‌رود.

به قلم منزانارس دلا روزا از وبسایت یانگ فولکس

[تعداد: 0   میانگین:  0/5]
مشاهده بیشتر

علی زمانی

جی اس ام دیجیتال یک رسانه‌ی آنلاین با موضوع فناوری و سبک زندگی مدرن است که در بهمن سال 1397توسط علی زمانی ایجاد شد. تیمی از کارشناسان و افراد متخصص در حوزه‌های فناوری، بازی‌های کامپیوتری، فرهنگ‌ و هنر و سبک زندگی در جی اس ام دیجیتال دور هم آمده تا بهترین و کامل‌ترین مرجع اخبار و مقالات این حوزه‌ها را در اختیار کاربران قرار دهد حالا ما این‌جاییم. آمده‌ایم فردا را آغاز کنیم. آمده‌ایم چشم‌انداز فردا را برای‌تان ترسیم کنیم. با جی اس ام دیجیتال فردای دنیای فناوری برای‌تان روشن‌تر می‌شود. فردا این‌جا آغاز می‌شود.

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
بستن
رفتن به نوار ابزار